صبح زود است. فرشته ها هنوز خواب هستند. دلم نمی آید بیدارشان کنم، اما خیلی هوایشان را کرده ام. با خودم می گویم پس کی بیدار می شوند؟
این جور موقع ها به شدت دعا می کنم برای کسانی که فرشته در خانه ندارند، اما آرزوی داشتنش را دارند.
نسیم خنک صبحگاهی در نبود فرشته ها، بیشتر از دلنوازی، دلتنگی را به همراه دارد. وقتی سکوت است و سکوت است و سکوت… .
اما وقتی صدای جیغ و خنده و داد و اعتراض و گریه و مادرگفتن هایشان با یکدیگر قاطی می شود و در ذهنت می پیچد، دوست داری همان لحظه دست از آرامش این سکوت و نسیم دل انگیز صبحگاهی بکشی و زنگ بیدارباش و خوردن صبحانه ای پر سروصدا را بزنی و روزی پراز هیاهو را با فرشته هایت آغاز کنی.
صبحتون دل انگیز باشه با جیغ های فرشته های زییاتون
عاقبتتون بخیر باشه آلما جان
تشکر از حضورتون
نظر از: سربازی از تبار سادات [عضو]
خیلی دلنشین بود.
خوشحال میشم از وبلاگم دیدن کنی وبا نظراتت همراهیم کنی.moosavi68@
تشکر از حضورتون سادات عزیز.
چشم حتما.
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات