آقا جان،
نفسهای زمان به شماره افتاده است. مرتب سرفه می کند. تب دارد.پشت درهایicu به انتظار ایستاده ایم.کرونای دروغ، حسد، جنگ،دروغ، کشتار و خونریزی، بی دینی و بی ایمانی و… صدها کرونای دیگر به جان نفسهای زمین و زمان افتاده است.نفس کشیدن سخت شده است. از تب زیاد لباسها خیس شرم می شود.دیواره ی ششهای ایمان سیاه و کبود شده است. دیگر این ایمان به درد نفس کشیدن و ادامه حیات نمی خورد. حتی با ماسک هم نمیتوان آن را حفظ کرد و به حیات ادامه داد.
چاره ای نیست.هیییچ چاره ای نیست.این جسم وروح دیگر مضطر مضطر مضطر شده است. تنها با بودن و حضور حکیمی چون تو، کروناها شکست خواهند خورد؛ ایمان نفس می کشد و اسلام ناب در سلولهای ایمان بشر جان می گیرد.
آقا جان، پیر و جوان به این کرونای شر مبتلا شده اند. پس چرا نمی آیی؟
نظر از: شیدا صدیق «دین آرامشبخش» [عضو]
چه خوب که وبلاگت رو با نام زیبای امام زمان و دلتنگی برای ظهورش شروع کردی واقعا چشم به راهیم….
خلیل آتشین سخن! تبر به دوش بت شکن
خدای ما دوباره سنگ و چوب شد….نیامدی
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام.فداتون بشم عزیزم
دیدین مطلب نزدم اومدین اولین مطلبو خوندید؟ اینقد شرمنده میکنی آدم مجبور میشه وقت هم نداشته باشه، مطلب بذاره. دوستون دارم.التماس دعا
قشنگ بود
اما اینکه چرا اقا نمیاد خب واضحه
چون هنوز وقتش نرسیده
اینقدری که منتظر رفتن کرونا هستیم یه درصدم انتظار برای ظهور نداریم تو دلمون
لقلقه زبانی چرا داریم
سلام به اولین نظردهنده وبلاگ دی.
خیلی خوشحال شدم.ممنون از اینکه وقت گذاشتید و عیدتون هم مبارک باشه.
بله متأسفانه لقلقه زبان زیاد داریم.
اما درد و غم هم داریم.پرسشمان نشانه درماندگیمان است.
انشاله که پاقدمم خوب باشه
در مورد اینکه دردو غم داریم،عاره داریم،درمانده هم هستیم اما اگه دردو غمهامون یه روزه حل بشه مطمئتن حتی اون لقلقه زبانی هم یادمون میره
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات